آمار ها حاکی از آن است که از هر 5 زن ایرانی یک زن به تجرد قطعی رسیده است، زنانی که تا سن 45تا49سالگی ازدواج نمیکنند را می توان تجرد گرا دانست. ازدواج هرچند از یک منظر، مقوله ای شخصی به شمار ميآید اما از نگاهی دیگر، دارای جنبه و اهمیتی اجتماعی است زیرا راهی مطمئن برای تامین آسایش جامعه و رفاه بشریت محسوب ميشود. سود و زیان ازدواج تنها متوجه زوجین نیست، بلکه افراد اجتماع نیز به گونه ای از آن برخوردار ميشوند و اگر جامعه با کاهش این امر رو به رو شود، بحران و آسیبهاي اجتماعی آن را تهدید خواهد کرد. در این بین تجرد زنان در جامعه ای مرد سالارانه که در برخی موارد دختران را حتی در سن 8 سال هم به خانه بخت ميفرستند امری تعجب بر انگیز و در عین حال هشدار دهنده به شمار ميآید. در ادامه دلایل برخی از زنان بالای سی سال که به تجردگرایی روی آوردهاند را ميخوانیم.
چرا باید از حقوق طبیعی خود محروم شوم؟
غزاله 35 ساله است و در تجرد کامل به سر ميبرد. این طور که معلوم است
او هیچ آینده مشخصی برای ازدواج و تشکیل خانواده ندارد. او ميگوید: من دلایل
زیادی برای انتخاب زندگی مجردی دارم. اولین دلیل جامعه است. جامعه مرد سالار ما که
زنان را از تمام حقوق پس از ازدواج مثل حق طلاق، حق حضانت فرزند و حق انتخاب محل
زندگی که مهمتر از آن وجود ندارد محروم کرده است. چرا باید کاری کنم که از این
حقوق طبیعی خود محروم شوم؟شاید برخی این دلایل را فمنیستی بدانند اما همان طور که
گفتم این موضوعات حقوق اولیه و انسانی من است که در پی ازدواج از بین ميرود. در
کنار اینها شرایط اقتصادی هم نقش مهمی در تصمیم من برای انتخاب زندگی مجردی دارد.
در شرایطی که سال هاست که از نظر اقتصادی مستقل هستم و توانایی این را دارم که
زندگی خودم را به تنهایی و در حد قابل قبولی اداره کنم چرا باید ازدواج کنم تا
زندگی مستقل را تجربه کنم در حالی که هم اکنون و در تجرد توان این کار را دارم.
علاوه بر این در جامعه ما مردان و پسران مجردی که در اطرافم میبینم واقعا به درد
ازدواج و تکیهگاه بودن که میتواند تنها دلیل عاطفی برای ازدواج من باشد، نميخورند
چون یا مشکلات شدید شخصیتی و رفتاری دارند یا بیکارند یا حتی از نظر اخلاقی سالم
نیستند و کاملا مشخص است که ازدواج با آنها سر انجام خوشی ندارد.
مسئولیتپذیر نیستم!
الهام 30
ساله است. با ظاهری آراسته و مرتب. این طور که ميگوید در تجرد کامل به سر ميبرد
و برنامه ای هم برای ازدواج ندارد. دلیل تجرد گرایی او را که جویا ميشویم ميگوید:
دلم نميخواهد ازدواج کنم چون آزادی عمل از من گرفته ميشود و محدود ميشود. راستش
را بخواهید روی پسرهاي الان هم نمیتوان حساب باز کرد چون احساس مسئولیت ندارند و
به همین دلیل هم نمیتوانم فکر کنم که با آنها زیر یک سقف زندگی کنم.
تجربه جذاب زندگی مجردی
طاهره 36 سال است و به تازگی تصمیم به ایجاد زندگی مشترک گرفته و
نامزد کرده است. او دوران مجردی را جذاب ترین دوران زندگی ميداند و ميگوید:
تجربه جذاب زندگی مجردی به من ثابت کرد که قدرت اداره خودم و زندگیام را دارم.
باعث شد خودم را بهتر بشناسم و مستقلتر شوم. در این جوامع مرد سالارانه همینها
به یک زن قدرت ميدهد که خودش را کم و بی مقدار و ضعیف نبیند. من دوست داشتم درسم
را تمام کنم و شغل تثبیت شده داشته باشم و بعد ازدواج کنم. برای این میگویم شغل
تثبیت شده چون استقلال مالی لازمه هر زندگی است و من نمیخواستم برای پول و مشتقات
آن به کسی باج بدهم. تحصیل و اشتغال و ازدواج در کنار هم خیلی سخت است و هر مردی
هم این موضوع را قبول نميکند. من دنبال کسی بودم که به آزادی هایم احترام بگذارد.
سنت گرا نباشد اما متعهد باشد، چیزی که این روزها به سختی ميتوان یافت. در واقع
ترجیح من زندگی آماده بود و این را هم به لحاظ اخلاقی ميخواستم و هم به لحاظ مالی
که همه این موضوعها در پسران کم سن و سال نیست.
زندگی مجردی را دوست دارم
طناز دختری 29 ساله و مجرد است. او شاغل است و روزهای تعطیل را به تفریح با دوستانش می گذراند. او می گوید: زندگی مجردی را دوست دارم و هیچ فکری هم برای تاهل نمی کنم. چطور کسی را به زندگی ام بیاورم که به من امر و نهی کند؟ تصمیم من برای زندگی این است که به زندگی مجردی ادامه دهم تا سن سی و خورده ای سالگی که از جوانی ام لذت بردم بعد می روم از پرورشگاه دختری را به فرزندی می گیرم و طعم شیرین مادر شدن را تجربه می کنم. همه چیز زندگی که در گرو داشتن همسر نیست. من به صورت مجردی می توانم بهترین زندگی را برای خودم بسازم. چیزی که شاید در تاهل هیچ وقت نتوانم داشته باشم.
پیامد هایی که جبران
ناپذیر است
مریم همتی، روانشناس و آسیب شناس اجتماعی
در این باره می گوید: « وضعیت ازدواج این روزها حال خوبی ندارد و پدیده نوظهور
تجرد گرایی آنقدر زیاد شده که همه ما در اطرافیان خود افرادی را سراغ داریم که ميگویند
اصلأ ازدواج نخواهیم کرد. طبیعیست که ازدواج به عنوان یکی از حیاتی ترین عوامل
سلامت جسمانی و روانی جامعه مطرح ميشود پس اگر آمارهایی مبنی بر تجردگرایی در
اجتماع افزایش یابد، قطعأ سلامت روحی و جسمی فرد را در ابتدا دچار اختلال ميکند و
سپس باید منتظر نتایج منفی آن در محیط پیرامونی بود. شاید بتوان یکی از دلایل
تجرد گرایی را موضوعات اقتصادی دانست زیرا این روزها وضعیت اقتصادی و معیشتی
خانواده ها بسیار اسف بار است و همین موضوع نیز باعث می شود تا یک نوع نگاه هراس
آلود نسبت به زندگی متاهلی شکل بگیرد. جوان ترجیح می دهد زندگی مجردی را ادامه دهد
تا زیر بار مسئولیتی که معلوم نیست بستر اقتصادی آن محیا خواهد شد یا نه، نرود!
چون زندگی مشترک علاوه بر خرج های ابتدایی مثل مخارج جشن و رهن و اجاره خانه و
خیلی خرج های دیگر، مخارج زندگی مشترک را هم شامل می شود. علاوه بر آن مسئولیت
چیزی است که جوانان امروزی از آن فرار می کنند. اما اهمیت این نکته را هم نباید
فراموش کرد که جوان مد گرای امروزی که بدون هیچ چون و چرایی طابع مد است، وقتی با
پدیده نوظهوری مثل تجرد گرایی رو به رو می شود و از طرف دیگر میبیند که طیف عظیمی
از هم سن و سالانه او به این مد نوظهور روی آورده اند برای این که از بقیه جا
نماند و به اصطلاح خودشان امل خطاب نشود، او هم به این نگرش روی می آورد به این
شکل پدیده ای به وجود می آید به نام «سونامی تجردگرایی»!»
او در ادامه تصریح کرد:« مهمترین پیامد این
سونامی نو ظهوراین است که خواه ناخواه از ازدیاد نسل جلو گیری به وجود می آید. چون
در واقع ازدواجی صورت نمیگیرد که نسلی تولید شود بنا براین جامعه جوان رو به پیری
می گذارد و به این ترتیب ما با جامعه ی پیری مواجه خواهیم شد و پیامد های منفی زیادی
نیز از این مسئله به وجود خواهد آمد. در عین حال فرد تجرد گرا، برای تامین نیاز
های عاطفی و جنسی خود مجبور است دست به کار های بزند که سلامت جسمی و روانی جامعه
را تهدید می کند. ناخوداگاه فرد به سمتی سوق داده می شود که از نظر فکری پایبندی
به یک نفر را از دست میدهد و با این منوال تعهد برای او بی معنی می شود. این گونه
اشخاص حتی اگر در سنین بالا هم تن به ازدواج بدهند زندگی زناشویی خوبی نخواهند
داشت. پیامد های روحی و روانی این سونامی برای جامعه غیر قابل جبران است.»